𝘗7

#انتظار

#ویکوک

-جونگکوک ی دقیقه وایسا
ها؟
-تو از من بدت میاد؟
چطور؟
-وللش
برای چی پرسیدی؟مشکلی پیش اومده؟
-نه هیچی و دیگه سوال پیچم نکن
*مث تو کیدراما ها دستشو گذاشت رو لب جونگکوک
هویییی چیکار میکنی؟
-فقط دلم واست تنگ‌ شده
*محکم بقلش کردم طوری که انگار آخرین باری بود که میدیدمش و قرار بود بمیرم از بقلم اوردمش بیرون‌ و لپشو بوسیدم
-میخوای برسونمت خونه؟یا ببرمت لباس برداری شب پیشمون بموبی؟
امممم شب پیشت میمونم
-اوک پاشو پس
اهوم

𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚𐙚

-هرچی نیاز داشتنی برداشتی؟
اره
-مسواک،خمیر دندون،تیشرت،شلوار،شارژر،شونه؟
اره
-امیدوارم
*تهیونگ چک میخورد
-وا شیبال سکیا
خب نمیریم؟؟
-الان میریم
بالاخره
-راستی تو و یونا چرا بهم زدین؟
وایی ولکن صد بار توضیح دادم بت اخرم نفهمیدی
-پیر شدیم دیگه
*تهیونگ چک میخورد
دیدگاه ها (۰)

کَپشِنُو چک میکُنی جوجِه؟ 𐙚

#درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط